«خطای شما همین است. اینکه فیلم و روایت را در ساحتِ واقعیتِ موجود تماشا می کنید. داستان اما در ساحتِ واقعیت، روایت نشده است».
شما اما آقای دایی، در ساحتِ واقعیت، پیشِ چشمِ ما، از همه طلبکار. ویرانگر. خودویرانگر.
آقای دایی، تشبیه پایههای تحلیل و نقد را تضعیف میکند. نقد اگر روش و ادبیاتاش را درست انتخاب کرده باشد؛ اینقدر نیازمندِ تشبیه و مثال نمیشود. برای نقدِ رفتار شما اما بیتشبیه چیزی کم داریم. ایران است: درِ تشبیه باز. و هر موقعیتی برادرِ تنی دارد. برادر خودش میآید روی کاغذ. مثلِ برادرِ ارزشیِ شما آقای بابک زنجانی که به رغمِ این همه کار و مشغله که دارد، روی صفحهی فیسبوکاش از شما دفاع کرده است. گفته همهی راهآهنِ سورینت فدای سرِ شما. ما چه چیزی داریم فدای سرِ شما کنیم؟
آقای دایی از همه طلبکار؟ داورِ چهارم شاید خودش را از نگاهِ شما و تنومندیِتان مقابل چشمهاش خیس کرده باشد. امیر قلعهنویی اگر «علی» نامی را صدا میکند که خدمتِ فلان خبرنگار برسد؛ میگفتیم امیر قلعهنویی است. که در ادبیاتِ شفاهیِ ما، کلُ یوم را جانشینِ کلهم کرد. کدام آدمی روی کرهی زمین امروز فسادِ دستیارانش(کسی هنوز در رسانههای ایران پیدا نشده بگوید فسادِ علی دایی) و پول خرج کردنشان برای داوران رسانهیی میشود و در بازیِ اول پس از این ماجراها، اینقدر کنارِ زمین بالا و پایین میپرد که داور خطاهای 50-50 وسطِ زمین را برای تیماش بگیرد؟ آقای دایی، ما اکنون بیش از همیشه امیدواریم تحریمهای اقتصادیِ ایران به تدریج برداشته شود و بتوانیم نفس بکشیم. ریال بیاید بالا.
پایههای تشبیه لغزان است؛ شخصیتِ آدمیزاد مثلِ قیمتِ ریال نمیتواند به ارزشِ قبلیاش برگردد. برای مهارِ قدرتِ شماها؛ شما و برادرِ ارزشیتان و برخی همکارانِتان چه باید کرد؟ نمی دانیم.
نویسنده: فرزاد حبیب اللهی طاهری
نظرات شما عزیزان:
|